جدول جو
جدول جو

معنی برداشت کردن - جستجوی لغت در جدول جو

برداشت کردن
(مُ شَ قَ)
آغازیدن. برداشت کردن سخنی یا حرفی. ابتدا کردن بدان: همینکه برداشت کرد دانستم چه خواهد گفت. تهنید، برداشت کردن دشنام را. (منتهی الارب).
لغت نامه دهخدا
برداشت کردن
جمع آوری کردن محصولگردآوردن غلات، برداشتن بخشی از سرمایه یا سود یک بنگاه پیش از تقسیم آن یا عمل گرفتن کارمندی پاداش خود را قبل از موقع پرداخت، تحمل کردن بردباری نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
برداشت کردن
((~. کَ دَ))
درو و جمع آوری محصول، تحمل کردن، تصور کردن، تصور
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
فرهنگ فارسی معین
برداشت کردن
محصولٌ
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
برداشت کردن
Debit, Harvest, Reap
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
برداشت کردن
débiter, récolter
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
برداشت کردن
kukatwa, kuvuna
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
برداشت کردن
ڈیبٹ کرنا , فصل کاٹنا
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
دیکشنری فارسی به اردو
برداشت کردن
ডেবিট করা , ফসল তোলা , ফসল কাটা
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
برداشت کردن
借方に記入する , 収穫する
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
برداشت کردن
borç yazmak, hasat yapmak
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
برداشت کردن
차변에 기입하다 , 수확하다
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
برداشت کردن
לחייב , לקצור
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
دیکشنری فارسی به عبری
برداشت کردن
डेबिट करना , फसल उगाना , फसल काटना
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
دیکشنری فارسی به هندی
برداشت کردن
mendebit, memanen
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
برداشت کردن
หักบัญชี , เก็บเกี่ยว
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
برداشت کردن
afschrijven, oogsten
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
برداشت کردن
debitar, cosechar
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
برداشت کردن
addebitare, raccogliere
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
برداشت کردن
debitar, colher
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
برداشت کردن
借记 , 收获
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
دیکشنری فارسی به چینی
برداشت کردن
obciążać, zbierać plony
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
برداشت کردن
дебетувати , збирати урожай , збирати врожай
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
برداشت کردن
abbuchen, ernten
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
برداشت کردن
дебетовать , собирать урожай
تصویری از برداشت کردن
تصویر برداشت کردن
دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرداخت کردن
تصویر پرداخت کردن
صیقل زدن، زنگ چیزی را زدودن، جلا دادن، در بانکداری پول دادن به کسی دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازداشت کردن
تصویر بازداشت کردن
زندانی کردن، کسی را به زندان انداختن
فرهنگ فارسی عمید
جلا دادن برق انداختن پاک کردن زنگ فلز روشن و تابان کردن صیقل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرداخت کردن
تصویر پرداخت کردن
((~. کَ دَ))
جلا دادن، برق انداختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرداخت کردن
تصویر پرداخت کردن
Defray, Pay, Repay
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بازداشت کردن
تصویر بازداشت کردن
Arrest, Detain, Deter
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بازداشت کردن
تصویر بازداشت کردن
арестовывать , задерживать , сдерживать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پرداخت کردن
تصویر پرداخت کردن
оплачивать , платить , выплатить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پرداخت کردن
تصویر پرداخت کردن
bezahlen, zurückzahlen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بازداشت کردن
تصویر بازداشت کردن
verhaften, festnehmen, abschrecken
دیکشنری فارسی به آلمانی